تأثیر تمرینات اصلاحی جامع بر سندرم متقاطع فوقانی و تعادل دانشآموزان دختر نابینا و کمبینا |
کد مقاله : 1073-CNF |
نویسندگان |
رضا سیامکی1، نجمه افهمی *2، فاطمه فتحه دراباد3 1استادیار گروه آموزشی آموزش تربیت بدنی دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید چمران استان تهران 2استادیار گروه آموزشی آموزش تربیت بدنی دانشگاه فرهنگیان، پردیس نسیبه استان تهران 3دبیر آموزش و پرورش استثنایی شهر مشهد، مدارس نابینایان و کمبینایان |
چکیده مقاله |
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر 8 هفته تمریناتاصلاحی مبتنیبر اصول NASM بهطور همزمان بر سندرم متقاطع فوقانی (UCS) و تعادل دانشآموزان دختر نابینا و کمبینای مقطع متوسطه بود. تعداد 30 دانشآموز مبتلا به UCS بهطور هدفمند و در دسترس انتخاب و به دو گروهکنترل و تجربی تقسیم شدند. آزمودنیهای گروهتجربی بهمدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته بهمدت 30 تا 70 دقیقه در برنامهتمرینی شرکت کردند و در این مدت آزمودنیهای گروهکنترل فقط به انجام فعالیتهای روزمره خود ادامه دادند. زوایای سربهجلو و شانهبهجلو به روش عکسبرداری از نمای جانبی، زاویه کایفوز با استفاده از خطکش منعطف، تعادل ایستا از طریق آزمون لکلک و تعادل پویا توسط آزمون عملکردی زمان برخاستن و رفتن، پیش و پس از 8 هفته تمریناتاصلاحی ارزیابی شدند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون T زوجی استفاده شد (05/0>P). نتایج تحقیق نشان داد که تمریناتاصلاحی جامع باعث کاهش معنیدار زوایای سربهجلو، شانهبهجلو و هایپرکایفوز در دانشآموزان میشود (001/0>P). همچنین، افزایش معنیداری در زمان آزمون لکلک و کاهش معنیداری در آزمون زمان برخاستن و رفتن نیز در نتیجه این تمرینات مشاهده شد (001/0>P). از آنجاییکه سه ناهنجاری اشاره شده در ارتباط با UCS هستند، بنابراین متخصصان حرکاتاصلاحی و افراد مرتبط با دانشآموزان دختر نابینا و کمبینا در مقطع متوسطه شاید بتوانند از این برنامهتمرینی علمی و ارزان جهت بهبود اختلالات عضلانی-اسکلتی و تعادل آنها استفاده کنند. |
کلیدواژه ها |
تمریناتاصلاحی، سندرم متقاطع فوقانی، دانشآموز |
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی |